همه چیز درباره نیچ مارکتینگ
در این مقاله قصد دارم راجع به موضوع نیچ مارکتینگ یا بازاریابی گوشه ای صحبت کنم و همچنین به بررسی استراتژی های آن برای کسب و کارهای کوچک بپردازم پس تا انتهای این مقاله همراه من باشید.
نیچ مارکتینگ (niche marketing) را می توانیم همان طرح بازاریابی هدفمند بدانیم که روی قسمت خاصی از بازار تمرکز دارد.
و هم معنا های زیادی دارد از جمله نیچ مارکتینگ، نیش مارکتینگ، بازاریابی گوشه ای، گوشه یابی در بازار، بازاریابی جاویژه، رفتن به سراغ کنج بازار، بازاریابی دنج، میکرومارکتینگ، بازاریابی خرد.
نکته دیگری که قابل ذکر است این است که کلمهی Niche در انگلیسی بریتانیایی به صورت نیش و در انگلیسی آمریکایی به صورت نیچ تلفظ میشود. بنابراین هر دو تلفظ نیچ مارکت و نیش مارکت صحیح است.
بازاریابی گوشه ای یعنی تمرکز کردن فعالیت های بازاریابی روی بخشی کوچک، مشخص و به خوبی تعریف شده از بازار. البته در واقعیت چیزی به عنوان «نیچ»
در بازار وجود ندارد.
بازاریابان نیچ را با تشخیص نیازها و خواسته هایی که تا به حال توسط دیگر شرکت ها به خوبی و یا اصلا برآورده نشده، “خلق” می کنند.
به طور کلی در نیچ مارکتینگ ، سعی می کنیم به شرکتی بزرگ در بازاری کوچک تبدیل شویم.
نیچ مارکتینگ یک استراتژی کارآمد برای کسب و کارهای کوچکی است که می خواهند با صرف بودجه کم، محصول یا خدماتشان را به بخش خاصی از بازار معرفی کرده، به فروش برسانند و شانس خود را برای ماندن در رقابت با شرکت های بزرگ افزایش دهند.
خیلی ها و به ویژه استارتاپ ها به نیچ مارکت ( یا نیش مارکت ) تنها به عنوان راهبردی برای ورود به بازار، معرفی محصول به مشتری و دریافت بازخورد نگاه می کنند؛ در حالی که این رویکرد در سازمان های بزرگ و با جریان درآمدی بالا هم به دفعات و برای افزایش حاشیه سود مورد استفاده قرا می گیرد.
والبته نوع قیمت گذاری بیش از آنکه به کیفیت محصول بستگی داشته باشد، با نوع تقاضا و «شدت نیازی که بامحصول برآورده می شود» مرتبط است.
– راهبردها و استراتژی های نیچ مارکتینگ :
کمپین های بازاریابی دهان به دهان یا Word-of-Mouth : این کمپین ها بیش از آنکه بر فعالیت های عمومی بازاریابی و تبلیغاتی تمرکز داشته باشند، تلاش می کنند بین مخاطبان، پیرامون محصول بحث و دیالوگ ایجاد کرده، به شکلی نامحسوس مشتریان شما را با نام برندتان آشنا کنند. مواردی مانند تامین مالی برنامه ها یا اهدای جوایز در رویدادهای مرتبط با نیچ مارکت از جمله این تکنیک ها هستند.
هرچند طراحی و توسعه این کمپین ها عموما زمان بر بوده و دیر به نتیجه دلخواه می رسند اما در صورت نتیجه بخشی، خروجی آنها به شدت چشمگیر بوده و وزن برند شما با استفاده از معرفی شفاهی افراد به یکدیگر به شدت افزایش می یابد.پس تاجایی که ممکن است از این کمپین بهره بگیرید.
کمپین کسب اعتبار و Endorsements: این راهبرد در حقیقت چیزی نیست جز درخواست از افراد «صاحب نفوذ» در نیچ مارکت ، مبنی بر تایید یا طرفداری از محصول و سازمان،حال این به چه معناست؟
به این معنی که اگر افراد مورد اعتماد شما از محصولی تعریف کنند یا حتی از خدمات احساس خشنودی و اعلام کنند باعث می شود شما راحت تر اعتماد کرده و از آن محصول یا خدمت استفاده کنید.
همچنین فهرست کردن آنها و اعلام نامشان به عنوان کسانی که استفاده از محصول ما را پیشنهاد می کنند ایده بسیار خوبی است.
راه اندازی این کمپینها در بازاریابی آنلاین و خصوصا شبکههای اجتماعی بسیار پرطرفدار هستند.
موضوعی که غالبا تحت عنوان اینفلوئنسر مارکتینگ شناخته می شود. هرچند به طور معمول در این کمپینها به جای استفاده از افراد صاحب نفوذ در مارکت، از افراد پرطرفدار و در حقیقت «پیشنهاد دهندهها» استفاده میکنند.
بعنوان مثال، میتوانید از یک وبلاگ نویس یا نویسنده خوشنام بخواهید درباره پلتفرم آنلاین نویسندگی شما اظهار نظر مثبت کرده یا آن را تبلیغ کند. اثر بخشی این نوع از کمپین ها به میزان زیادی به اعتبار کسی که به عنوان گوینده انتخاب می کنید و هم چنین به میزان صداقت در
انتقال پیام بستگی دارد.
کمپین های تاییدی موازی: این استراتژی بیش از هرچیز به «در معرض دید قرار دادن برندتان برای مخاطبان نیچ مارکت» تاکید می کند.
برای مثال تبلیغات در ویدئوهای آموزش نویسندگی می تواند راهکار خوبی برای برندینگ پلتفرم آنلاین نویسندگی شما باشد.
به طور کلی استراتژی های بازاریابی گوشه ای براساس نیازها و خواست های پایدار مشتریان تببین شده و از مواردی مانند کانال های توزیع تاثیر می پذیرند.
این استراتژی ها با توجه به تفاوت ها یا مختصات فرهنگی مشتریان توسعه پیدا می کنند.
از راهبردهای مناسب نیچ مارکتینگ می توان ایجاد برندی تازه به عنوان زیرشاخه ای از یک برند اصلی اشاره کرد.
این راهکار به ویژه اگر برند اصلی (مادر) به خوبی در بازار شناخته شده باشد اثر بخشی بالایی خواهد داشت.
– به نظر شما چه نوع مشتریانی برای نیچ مارکتینگ مناسب هستند؟
نیچ مارکتینگ به ویژه در مواردی که می توانیم مشتری هایمان را براساس ویژگی های محسوس دسته بندی کنیم بسیار اثر بخش می باشد.
ویژگی هایی مانند موقعیت جغرافیایی، سن و سال، میزان درآمد و مشخصه های این چنینی.
در زیر مثال هایی از مشتریانی که در بازاریابی گوشه ای می توانیم بر آنها متمرکز شویم آورده شده است:
- زوج های جوانی که برای برگزاری مراسم ازدواج برنامه ریزی می کنند و مثلا در منطقه غربی شهر ساکن هستند
- کسانی که به حیوانات خانگی علاقه دارند اما همیشه در سفر هستند
- فعالان زیست محیطی که بر مبارزه با آلودگی محیط زیست تمرکز دارند
- کسانی که به تازگی خانه خریده اند و به مدرن کردن فضا و طراحی داخلی خانه علاقه دارند.-
– چطور برای بازاریابی گوشه ای برنامه ریزی کرده و آن را به کار ببریم؟
برنامه ریزی و اجرای برنامه های نیچ مارکتینگ عموما با سوالاتی که به بهبود فعالیت های در دست اقدام منجر خواهند شد آغاز می شود. مشتریان نیچ مارکت انتخابی چه کتب هایی را مطالعه می کنند؟
چه کسانی را در شبکه های اجتماعی دنبال می کنند؟ به چه نوع وبسایت هایی بیش از سایرین اهیت می دهند؟
چه چیز انتخاب های آنان را بیشتر تحت تاثیر قرار می دهد، تبلیغات یا معرفی دوستان؟ سعی کنید ویژگی های روانی عمومی خرید و نحوه استفاده از اوقات فراغت را در آنها بشناسید.
با به دست آوردن شناخت کافی از بازار هدف، شروع به توسعه طرح بازاریابی (Marketing Plan) می کنیم.
تمام جنبه های طرح با در نظر گرفتن تاثیری که تکنیک مورد استفاده بر تصویر برندمان می گذارد آغاز شده و بر اساس آنچه در مرحله تحقیقات اولیه آموخته ایم توسعه می یابد.
تکنیک ها و راهبردهای نیچ مارکتینگ بسته به ارزش های خاص بازار هدف می توانند به شکلی نامحسوس یا کاملا واضح پیاده سازی شوند؛ این موضوع به ویژه در راهبردهای بازاریابی دهان به دهان اهمیت می یابد.
– ۷ مرحله عمومی در نیچ مارکتینگ عبارت است از:
- پیدا کردن و انتخاب بخشی از بازار که نیاز خاص و برآورده نشده ای دارد.
- اجرای تحقیقات بازار برای مشخص شدن اندازه بازار و امکان سنجی ایده
- اطمینان از امکان پذیری برندینگ در نیچ مارکت
- شناخت کانال های توزیع
- برنامه ریزی برای دسترسی به بازار
- بازارتان را مدام رصد کنید تا از امکان ادامه استراتژی ها مطمئن شوید، فرصت ها و تهدیدات را شناسایی کنید.
- اجرا
فرض کنید میخواهید به یک بازار تازه وارد شوید و محصولات خود را در آن عرضه کنید. اما با یک چالش جدی روبرو هستید: رقبای بسیار قوی و بزرگی در آن حوزه وجود دارند؛ کسانی که شاید هزینهی تبلیغات یک سال آنها با فروش چند سال آتی شما برابری میکند.
استراتژی ورود به بازار شما چگونه باید باشد؟ چه کاری میتوانید انجام دهید که بدون برانگیختن حساسیت بزرگان، وارد بازار شوید؟
یکی از گزینههای رایج این است که به سراغ بخشی از بازار بروید که بزرگان به سراغ آن نرفتهاند.
اما چرا باید بزرگان یک بخش از بازار را رها کنند؟ علتهای متعددی برای این مسئله قابلتصور است. از جمله این که :
– ظرفیت بالقوهی این بخش، نسبت به فروش فعلی آنها بسیار کوچک است.
– این بخش، نیازهای ویژهای دارد که برای بزرگان نمیارزد وقت خود را صرف آن نیازها کنند.
– شرکتهای بزرگ بازار، این بخشهای کوچک را ندیدهاند یا جدی نگرفتهاند.
– شرکتهای بزرگ، کُند هستند و چابکی لازم را ندارند. به همین علت، با وجودی که این بخشها را دیدهاند، هنوز نتوانستهاند محصول مناسبی برای آنها ارائه کنند.
به طور خلاصه میتوانیم بگوییم:
معمولاً بخشهای کوچکی از بازار وجود دارند که شرکتهای بزرگ آنها را ندیدهاند؛ یا نخواستهاند یا نتوانستهاند محصول مناسبی برای آنها ارائه کنند.
این بخشها را به نام گوشه های دنج بازار یا نیچ مارکت میشناسند و تأمین نیاز آنها و ارائهی محصول برای آنها، فرصت خوبی برای کسب و کارهای کوچک محسوب میشود.
وقتی استراتژی بازاریابی خود را بر این گوشه های بازار بنا کنید، اصطلاحاً گفته میشود که به سراغ نیچ مارکتینگ رفتهاید.
نیچ مارکت چه ویژگیهایی دارد؟
معمولاً اولین سوالی که به ذهن میرسد این است که فرق نیچ مارکت (Niche Market) با یک بخش از بازار
(Market Segment) چیست؟
مگر وقتی پورتر از استراتژی تمرکز حرف میزند، دقیقاً همین حرفها را نمیگوید؟ پس چرا ما دوباره از نیچ مارکتینگ حرف میزنیم؟
مهمترین ویژگی نیچ مارکت این است که معمولاً از یک سگمنت مشخص بازار کوچکتر است:
به یک شرکت تولیدکنندهی پوشاک فکر کنید که ممکن است پس از بخشبندی بازار به نتیجه برسد که میخواهد فقط محصولات خود را صرفاً برای یک بخش (کودکان زیر هفت سال) تولید و عرضه کند؛ یا یک تولیدکنندهی سس که تصمیم بگیرد صرفاً سسهای رژیمی تولید کند؛ یا یک بانک که میخواهد به شکل تخصصی روی وام مسکن متمرکز شود یا آدامس هایی که مخصوص افراد دیابتی تولید می شوند.
در این نوع بخشبندی بازار، سگمنتها هنوز بسیار بزرگ هستند و نمیتوان آن را نیچ مارکت دانست.
اما مثالهای زیر را در نظر بگیرید :
- بانکی را در نظر بگیرید که وام اختصاصی سالمندان را پیشنهاد میکند
- یک شرکت طراحی سایت که اختصاصاً برای فروشگاههای لوازم خانگی سایت طراحی میکند
- شرکت تولیدکنندهی GPS که صرفاً روی GPS برای حیوانات متمرکز میشود
- یک شرکت طراح نقشه که نقشههای کاغذی اختصاصی برای توریستها چاپ میکند و امکان ثبت اماکن بازدیدشده و برنامهریزی بازدید و مواردی مانند اینها را فراهم میکند.
- فروش قاب موبایل در شرایطی که دیگران گوشی موبایل می فروشند.
بسیاری از بانکها، طراحان سایت، تولیدکنندگان GPS و شرکتهای طراحی و چاپ نقشه، این بخشها را بسیار کوچک میبینند و حتی به سادگی حاضر نیستند نام Segment را برای آنها بهکار ببرند.
اما کوچک بودن برای اینکه شما آنها را به عنوان بازار هدف انتخاب کنید کافی نیست.
نیچ مارکتها باید ویژگیهای دیگری هم داشته باشند که به شرح زیر است :
- اندازهشان در حدی باشد که کار کردن با آنها سودآور باشد.
- رقیب واقعی در آن بازار وجود نداشته باشد؛ یا اگر رقیبی وجود دارد، شما مطمئن باشید میتوانید استراتژی تمایز را به بهترین شکل ممکن اجرا کنید.
- این کنج کوچک از بازار پتانسیل رشد داشته باشد.
- نیازهایی در این بخش وجود داشته باشد که دیگران، آنها را ندیدهاند و تأمین نکردهاند.
- توانایی خرید محصول شما را داشته باشند (گاهی شما یک کنج بازار را تعریف میکنید و میبینید، اما بعداً متوجه میشوید که آنها اصلاً نمیتوانند یا حاضر نیستند محصول شما را خریداری کنند.)
دو نکتۀ مهم:
- اجرای نیچ مارکتینگ صرفا به کسبوکارهای اینترنتی محدود نمیشود؛ بلکه میتوانید آن را در رقابت با بزرگان بازار خود در هر حوزهای به کار بگیرید. مثلا بهجای تاسیس یک کتاب فروشی بزرگ، کتابهای مناسب سنین ۷ تا ۱۵ سال را بفروشید. در این صورت شما با هزینهای کمتر، فعالیت خود را شروع کرده و در مدت کوتاهی به یک برند تبدیل میشوید. برندینگ سریع از مزایای بازاریابی گوشه ای است که در ادامه توضیحات بیشتری دربارۀ آن به شما میدهیم.
- گفتیم که میتوانید به جای فروش یک محصول گسترده مثل موبایل، به فروش محصولات ارزان و همینطور کوچکتر روی بیاورید. اما نیچ مارکتینگ صرفا به انتخاب یک محصول خاص محدود نمیشود و باید ویژگی هایی که بیان کردیم هم رعایت شود.
حالا که با مبحث نیچ مارکتینگ کاملا آشنا شدید لازم است روش های انتخاب آن را نیز بدانید که عبارتند از:
- بر اساس محصول
- براساس موقعیت مکانی
- بر اساس شرایط افراد
- بر اساس قیمت
و نکته آخر این که چگونه می توانیم نیچ مارکتینگ خودمان را راه اندازی کنیم ؟
- حوزه فعالیت خود را مشخص کنید
- حتما تحقیقات بازار انجام دهید
- جامعه هدف خود را مورد بررسی و شناسایی قرار دهید
- و حالا وقت آن رسیده که نیچ مارکتینگ خود را شروع کنید
دیدگاهتان را بنویسید